جدول جو
جدول جو

معنی کساد پذیرفتن - جستجوی لغت در جدول جو

کساد پذیرفتن(رَ دَ)
کساد شدن. کاسد شدن. بی رواج و بی رونق شدن. کسادی یافتن: نرخ صندل من کساد پذیرد بروم و به حیلت صندلها از وی جدا کنم. (سندبادنامه ص 3)
لغت نامه دهخدا
کساد پذیرفتن
نا روایی یافتن (کالا بازار) بی رونق شدن: (اما چون سبع المثانی نازل شد، . . شعر کساد پذیرفت)
تصویری از کساد پذیرفتن
تصویر کساد پذیرفتن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(رَ کَ دَ)
کمال یافتن. کمال گرفتن. به حد تمامیت رسیدن:
اندرسفر بلند همی گردد آفتاب
اندرسفر کمال پذیرد همی قمر.
امیرمعزی.
و رجوع به کمال یافتن و کمال گرفتن شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از کسادی پذیرفتن
تصویر کسادی پذیرفتن
کساد پذیرفتن: (اما اهل شهر در خریدن آن توقفی می کردند تا کسادی پذیرد)، (کلیله. مصحح مینوی)
فرهنگ لغت هوشیار